خیلی وقت بود که مطلب دندان گیری برای انتقال به علاقمندان پیدا نکرده بودم تا اینکه چند هفته قبل در یک کلاس اقتصادی ثبت نام کردم و از بین تمام موضوعات دوره، یک مقوله بسیار بسیار جذاب به نظرم اومد و حیفم اومد که تنها برای خودم نگهش دارم و اون موضوع، قانون بازده نزولی هست
قانون بازده نزولی به زبان ساده
فرض کنید در فروشگاه عطاری شما نیاز به یک فروشنده احساس میشه و شما اغلب موفق به راهنمایی دقیق همه مشتریان نمیشید و آنگونه که بایسته و شایسته هست، نمیتونید روی مشتری وقت بگذارید و این به فروش شما لطمه میزنه.
پس تصمیم میگیرید یک فروشنده به سازمان اضافه کنید و این کار روی هم می کنید و ناگهان رضایت مشتریان و فروشتون به طرز قابل توجهی بالا میره.
اینجا با خودتون میگین حالا که یک فروشنده انقدر در کسب و کار و فروش و متعاقبا سود مجموعه من تاثیر داشت، پس چرا دو تا فروشنده دیگه استخدام نکنم؟؟؟
خوب، اینجا دقیقا همون جاییه که موضوع قانون بازدهی نزولی مطرح میشه:
شما دو فروشنده دیگه استخدام میکنید و می بینید که نفر سوم معمولا بیکاره و نفردوم هم روزانه دو ساعت بیکار می مونه. پس با محاسبه حقوق و دسمتزد، مشاهده میکنید که به جای افزایش سود، متضرر هم شدین.
مثال فوق یک نمونه کاملا واضح بود. اما داستان زمانی غم انگیز میشه که موضوعات نامشهود پاشون میاد وسط. . به موضوعات ذیل دقت کنید:
مجموعه الف قصد داره با تخصیص بودجه تبلیغات در شهر، فروش خودش رو تا سی درصد افزایش بده
ممکنه این افزایش فروش، تا بیست درصد، بازده صعودی داشته باشه
اگر پنج درصد دیگه بره بالا، سود حاصل از بیست درصد قبل رو از بین ببره!!
و اگر به سی درصد برسه، باعث ایجاد ضرر و زیان بشه و بازده نزولی رو رقم بزنه!!!!!!!!!
سوالی که پیش میاد اینه:
چطور ممکنه فروش باعث ضرر بشه؟؟؟؟
الان عرض می کنم.
عطاری مروارید بازار قزوین دارای مثلا 10 پرسنل آموزش دیده، صد متر زیر بنا و پنج میلیارد سرمایه و فروش روزانه پنجاه میلیون هست و همه چیز خیلی خوب و روتین داره کار می کنه.
مدیر عطاری تصمیم میگیره با صرف بودجه تبلیغاتی، فروش رو از پنجاه میلیون در روز به 65 میلیون در روز برسونه یعنی سی درصد به فروش اضافه کنه.
تبلیغات شروع میشه و فروش به آرومی بیشتر و بیشتر میشه و تا وقتی به فروش روزانه شصت میلیون میرسه همه چیز خیلی عادی و عالی پیش میره.
اما بعد از اینکه فروش به تارگت نهایی یعنی همون 65 میلیون تومان در روز میرسه داستان ناگهان تغییر میکنه:
-بسته ها اشتباه ارسال میشن
-نارضایتی زیاد میشه و فیدبک های منفی زیاد میشن
-پرسنل از حجم کار و کمبود فضا به ستوه میان
-نفرات جدید بدون دریافت آموزش کافی به کار گرفته میشن و همین مساله سرعت کار رو پایینتر می اره
-حسابداری به هم میریزه و موجودی ها با سیستم نمی خونن و ….
اینجاست که شما علی رقم ایجاد فروش بیشتر، متضرر هم خواهید شد.
قانون بازده نزولی در تمام جنبه های زندگی ما انسانها نهفته است.
-من تصمیم میگیرم روزانه یک ساعت به ورزش اختصاص بدم. در کمال تعجب هم درآمدم بیشتر میشه هم سلامتم. اما اگر هرروز بلند شم چهار ساعت برم باشگاه، قانون بازده نزولی من رو ادب خواهد کرد.
-من تصمیم میگیرم یک متراژ فروشگاه یا منزلم رو از 70 به 90 متر برسونم. اوکی عالیست. اما اگر این متراژ رو به صد و بیست برسونم ( اگر چنانچه نیازی هم به متراژ مضاعف نباشه) اون سرمایه اضافی که اونجا دفن میشه باعث ضرر من خواهد شد.
-من تصمیم میگیرم 500 میلیون تومان وام بگیرم و در کسب و کارم ازش استفاه کنم. چقدر هم عالی. اما اگر یک میلیارد وام گرفتم و متوجه شدم که گنجایش کسب و کار من خیلی کمتر از عدد فوق هست، دچار قانون بازده نزولی خواهم شد.
سرمایه باید با میزان فروش فعلی و توان بالاقوه مجموعه بخونه وگرنه افزایش سرمایه کار بیهوده ایه.
فکر کنم که موضوع کاملا جا افتاد. ممنونم میشم برداشت و مثالهاتون رو در زیر پست اینستاگرام همین مقاله درج کنید که سایر دوستان هم استفاده کنن مرسی
سلام عالی برادر ، مرسی
ریزبینی کار رو گفتین