چکار کنم که در پروسه فروش دچار اشتباه نشم
سناریو معمولا اینطوری شروع میشه:
یک خانم یا آقا به عطاری شما مراجعه میکنه و شروع به توضیح دادن میکنه و میگه که چند روز پیش اومده و از شما خرید کرده و شما یکی از کالاهایی رو که ایشون خریداری کرده در پاکت نگذاشتین.
خوب، عکس العمل شما چیه؟
راه اول اینه که بلافاصله حرف اون فرد رو قبول کنید و معادل کالایی که مدعی هست رو بهش بدین و با یک لبخند بدرقه اش کنید
راه دوم هم اینه که مخالفت کنید و متقاعدش کنید که درخواستش بی جا هست.
من عموما راه دوم رو انتخاب میکنم (مگر اینکه طرف جزو آشنایان و یا مشتریان ثابت شده باشه).
اما چرا من راه دوم رو انتخاب میکنم؟ از اونجا که برای پروسه توزین و تحویل کالا و تسویه حساب با مشتری، یک روتین تعریف کردم و هرگز! تاکید میکنم هرگز از این روتین عدول نمیکنم.
پروسه توزین تا تسویه در عطاری
این پروسه به این ترتیب کار میکنه:
اول اینکه یک قسمت از پیشخوان رو (چه بسا بهتره که یک سبد بزرگ باشه) به محل قرار دادن اجناس سفارش داده شده توسط مشتری اختصاص بدین. هر چی که مشتری سفارش داد، بعد از فراهم سازی، میگذاریدش در اون سبد یا اون محل خاص. لذا مطمئن خواهید شد که تمامی سفارش های مشتری رو تحویلش دادین و به این ترتیب دیگه کالایی که مشتری درخواست کرده، در دکان جا نمی مونه و نه تنها مشتری لنگ اون جنس نخواهد موند بلکه ما هم از عدم تحویل کالا و ضررهای ناشی از اون مصون میشیم.
مرحله دوم مرحله محاسبه قیمت کل هست.
من بخش اعظم این کار رو میسپارم به ترازوی دیجیتال و تک تک کالاهای کشیدنی رو توزین میکنم و قیمتشون رو توسط ترازوی دیجیتال جمع میزنم و در نهایت از روی نمایشگر ترازو، جمع کل کالاهای توزین شده رو با کالاهای بسته بندی جمع میزنم. اما اگر ترارزوی اصلی مشغول بود چی؟ خیلی ساده هر کالایی رو که با سایر ترازوها توزین میکنم، با ماژیک، قیمتش رو روش می نویسم که دوباره مجبور نشم در انتها یک بار دیگه وزنشون کنم.
نکته کلیدی: نکته کلیدی ماجرا در این قسمته که هر کالایی رو که داخل کیسه مشتری میگذارم، قیمتش رو در جمع کل، جمع میزنم. به این ترتیب من فقط کالاهایی رو محاسبه میکنم که در پاکت مشتری قرار گرفته. به این ترتیب اگر کالایی هم به هر دلیل در پاکت قرار نگرفت، پولش اخذ نشده 🙂
مرحله سوم: مرحله تسویه حساب
در این مرحله مشتری اقدام به پرداخت وجه میکنه که یا نقد میده یا با کارت. نکته حائز اهمیت در این مرحله اینه که با خودتون قانون کنید که فقط و فقط پول رو بعد از تحویل پاکت خرید به مشتری از وی دریافت خواهید کرد.
یادتون باشه ما آدمها در هنگام خرید، درد عصبی رو به صورت ناخودآگاه تحمل می کنیم و ترجیح می دیم سریعا پول رو بپردازیم تا از این درد زیرپوستی خلاص بشیم. برای همینه که مشتریها عموما ترجیح میدن فوری پول شون رو به شما بدن و از دست این پول در حال خرح شدن خلاص بشن.
حتما باید با این وضعیت مبارزه کنید. جمله طلایی من در این وضعیت اینه: “پول آخر”.
این تکنیک ساده یکی از چالشی ترین مشکلات خرده فروشی رو برطرف میکنه و اون ابهام های بعد از تحویل کالاست.
جنس رو به مشتری میدی و ایشون با یک لبخند زیبا از شما خداحافظی میکنه و شما نمیدونی که پول داد؟ نداد؟ برمیگرده؟ میخواد از همسرش پول بگیره و …. ایشون هم به راه خودش ادامه میده و از خم بازار رد میشه و شما با اندوهی باور نکردنی به سمت ویدئو چک میری و میبینی که یک گُل سرنوشت ساز از مشتری خوردی ( فوتبال 🙂 ) با خودت میگی این بار که برگرده بهش میگم که پول نداده و ازش میگیرم و غافل از اینکه : ” اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد” خخخخخ
پس قانون مرحله سوم چی شد؟ بله درسته : “پول آخر”
توصیه آخر: دقت کنید تا جای ممکن کیسه رو به دست مشتری بدید چون این روزها حواس آدمها کاملا جای دیگه هست و این احتمال وجود داره که طرف کیسه خرید رو جا بزاره و شما بمونید و یک کیسه وسیله که نمی دونید چیکارش کنید.
راستی، روتین فروش شما چطوریه؟ شما چیکار می کنی که در فرایند فروش دچار خطا نشی؟