روغن زیتون

۲۵۰.۰۰۰ تومان

توضیحات

امروز میخوام براتون یه خاطره کوتاه از روغن زیتون بگم❤️ چند سال پیش زمستون سخت و سردی بود و من و چندتا از بچه های فامیل دورهم جمع بودیم. از اون دورهمی های جوانانه گرفته بودیم و بساط قلیون و تنقلات و بازی برپا بود😅 انقدر خوش گذشت که قرار شد شام هم دور هم بمونیم و دنبال یه غذای گرم و خوشمزه بودیم که تو برف و سرما حسابی بچسبه. بعد رای گیری رسیدیم به خوراک لوبیا و به به…👌🏻 وقتی غذا رو بار گذاشتیم، من شال و کلاه کردم و همه با تعجب پرسیدن کجا؟؟؟ گفتم اگه فکر میکنید من لوبیا رو بدون روغن زیتون و نارنج تازه میخورم و برف و سرما میتونه منصرفم کنه کاملا در اشتباهید!😎 از اونجایی که ما یه جماعت دیوانه و سرخوش بودیم، بقیه هم دنبال من راه افتادن و تو اون هاپو سرما😂😑 ما در به در تو خیابون و مغازه های نصفه باز و نصفه بسته میگشتیم دنبال روغن زیتون خوب! 🫒
البته که روغن زیتون ناخوبم پیدا نمیشد چه برسه به خوب!
(اون موقع هنوز نیومده بودم تو مجموعه مروارید🥰)
خلاصه همه مغازه های مربوطه بسته بودن و نتیجه اون همه گشتن بی فایده بود!🙈 من در حالی که داشت گریه ام میگرفت و چپ و راست از بقیه ناسزا میخوردم😫 که حالا نمیشد لوبیا رو بدون روغن زیتون کوفت کنی و ما چرا انقدر ابلهیم دنبال تو راه افتادیم و بوووووق…‌ (خانواده نشسته زشته) چشمم افتاد به یه مغازه زیتون و روغن زیتون فروشی و جواب همه اون ملاعین رو سپردم به دست بریده حضرت ابوالفضل🤣
شتابان با جیغ و شلوغ کاری مثل مجنونی در پی لیلا، دویدم سمت مغازه و بماند چندبار تا مرز شست پا رفتن تو چشم پیش رفتم!
(قیافه فروشنده عالی بود😳 از ترس اینکه حمله ای چیزی شده جمع شده بود یه گوشه و بلاتکلیف بود اونم شروع کنه به دویدن یا نه🤣🤦🏼‍♀️🤔)
خلاصه روغن زیتون رو خریدم و با افتخار انگار که جام طلا گرفتم لبخند زنان اومدم بیرون و با چشم خودم دیدم بقیه چه نفس راحت کشیدن😂😎 انگار من مجبورشون کردم دنبال من راه بیفتین😒
خلاصه ما که حسابی خسته و کوفته و سرمازده شده بودیم، با نهایت سرعت گازیدیم سمت خونه.
(توی اون برف سرعت لاکپشت از ما بیشتر بود🤦🏼‍♀️)
خلاصه بعد مشقات زیاد بالاخره رسیدیم و هنوز لباس ها رو درنیاورده، مثل زامبی های گرسنه حمله کردیم به غذا! وقتی که تا مرز ترکیدن نوش جان کردیم، من داشتم قاشق آخر رو میخوردم که اینجوری زل زدم به بقیه😳🤐🤯
بقیه هم یه نگاه معنادار بهم انداختن و اینجوری با من چشم تو چشم شدن😤😠🤬
(از این ایموجی ها به عنوان گیف اون مرد کچل که دستش رو زده به کمر و تو نگاهش پر از فحشه استفاده کنید)
بله! درست حدس زدید! انقدر خسته و گرسنه بودیم که فراموش کردیم نارنج بخریم و از اون بدتر یادمون رفت روغن زیتون رو تو غذا بریزیم…🤣
(بقیه ماجرا به دلیل صحنه های خشونت آمیز قابل بازگو کردن نیست خودتون حدس بزنید مرسی😭)
فقط میتونم بگم هیهات منه الذله…😂
صدا سینه زدن اون عقبیا نمیادااااااااااا…

توضیحات تکمیلی

وزن 500 گرم

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “روغن زیتون”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *